انسان، این موجود پرسشگر و پیچیده، از زمانی که خود را شناخته، همواره با پرسشی بنیادی روبرو بوده است: *"عارفی کو که کند فهم زبان سوسن تا بپرسد که چرا رفت و چرا بازآمد"* آدمی با گریه‌ای جان‌سوز و لبخند مادرش پا به جهان هستی می‌گذارد، جوان می‌شود، عاشق می‌شود، و پس از گذر از پیچ‌وخم‌ها، تحمل دشواری‌ها، و مبارزه با چالش‌های بی‌شمار، سرانجام به پیری می‌رسد و پایان راه را در آغوش می‌گیرد؛ این جهان را ترک می‌کند و عزیزانش را در اندوه از دست دادن خویش تنها می‌گذارد. اما چرا؟ چه کسی از این آمدن و رفتن ما بهره می‌برد؟ این کتاب برای پاسخ به این پرسش بزرگ به نگارش درآمده است و امید دارد که برگ سبزی باشد برای جستجوگران حقیقت و جوابی برای یکی از بنیادی‌ترین پرسش‌های هستی.